شعر

شعر و ادب

شعر

شعر و ادب

احتراماً

سلام

به دنیا بگویید بایستد که من با تمامی یارانم در راهم. کاروان‌هایی که بارشان از عظمت خدایانند.

من خواب دیده بودم این را، خوابی بهتر از آنکه تعبیر شود. من با تمامی یارانم عهد بسته‌ام زندگی را گرامی داریم. آخر هفته‌ها بر سر خاکش همه سبزه‌ها را خیرات می کنیم.

یارم اگر نمی‌شوید یاورم باشید، بر اگر نمی‌شوید باورم باشید. خدا را بر سر سفره‌های بی خدایی‌تان خواهم آورد و نشان خواهم داد نعمتش را ....

برای آنکه تبعیض نشود صف بایستید خدا را خوش نمی‌آید مردم....

اگر بهشت را  ارمغان می‌خواهید....

به یاد رفتگانی خواهم نوشت که نبودشان دنیا را هیچ تعادلی نیست اگر چه از خاکشان گلی نروئیده.

آمده‌ام دست به دستت دهم یاورم، باور هم باشیم چون در بی‌باوری نمی‌آید روز، و شب حتی نگاهمان نمی‌کند، چشم مبند.

در دلم هوای دوباره شکفتن پیچیده، کمکم کن کمکم کن گل دهم، کمکم کن در دستت آرام گیرم.....